همینه که این روزها این قدر موضع گیری های عجیب و غریب در مورد آزادسازی حلب میشنویم.
همینه که این روزها این قدر موضع گیری های عجیب و غریب در مورد آزادسازی حلب میشنویم.
سید محمد مهدی شفیعی شعری در محضر رهبر انقلاب اسلامی خواند. مضمون این شعر پیرامون مدافعان حرم و دفاع از سرزمینهای اسلامی است. رهبر معظم انقلاب بعد از خاتمه شعر او، ضمن تبریک به این شاعر جوان به جهت پختگی شعرش فرمودند: «هم لفظ، هم معنا و هم مناسبت، نو بود.»
متن کامل شعر به شرح ذیل است:
کوه باشی، سیل یا باران ... چه فرقی میکند؟
سرو باشی، باد یا توفان ... چه فرقی میکند؟
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمانِ شام یا ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصرِ الزهرا و آبادان چه فرقی میکند؟
مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظۀ آغاز با پایان چه فرقی میکند؟
روح پاره پاره ام را
با نخ و سوزن میدوزم ...
گرچه دیگر زیبااااانیست ..
اما میشود صبر کرد
چون من از خاک همین سرزمینی
که برای تو آشناست ...روییده ام ....
من با همین زبان مادری تو
سخن میگویم ...
من در همین هوایی که تو
نفس میکشی نفس میکشم
پس چرا اینقدر بیگانه ..
غلام و فروخته شده ای ..؟
چرا هوای غم
در فضایش آکنده است ..
چرا دیگر در نفسهایت عطر آشنایی
و دوستی نیست ...
چرا میخواهی حس اسارت
را هدیه کنی تا آزادی ..
چرا درسرزمین من و ما ..
تو اینطور نامهربان شده ای.....
گویی از این سرزمین نیستی..
گویا بنده با خدا ... از جنس انسان نیستی...
مجیدی ...👪