سه بیت، سه نگاه:
موسی خطاب به خداوند در کوه طور: اَرَنی( خود را به من نشان بده)
خداوند: لن ترانی( هرگز مرا نخواهی دید)
سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر/ که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"
شاعر ناشناس:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر/تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"
شاعر ناشناس:
ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد/ تو که با منی همیشه، چه "تری" چه "لن ترانی"
+ نظر من: آخری... :)
+ اصلاحیه مهم: ظاهرا این ابیات جعلی هستند و تنها بیت اول منصوب به سعدی است. اما دو بیت دیگر نه از حافظ هستن و نه از مولانا. (البته معنی و مفهومشان چیز بدی نیست و برای همین پست حذف نشد)
فسادهای اداری...مشکل کجاست؟
- کارمندان و رئیسان رشوه خوار...
- مشکلات مختلف در بانکها، از تبعیض های تسهیلات مالی گرفته تا سوء استفاده از بیت المال...(اختلاس های بزرگ که به کنار :| همین مشکلات و معضلات روزمره...)
- مشکلات مختلف و افراد خائن و حرام خوری که در ادارات و سازمانهای دولتی، مردم رو به سمت رشوه دادن، خلاف کردن و بدبینی به حکومت سوق میدن...
- رانت هایی که به روش های مختلف در ادارات و سازمانهای مختلف صورت میگیره...از شورای شهر و شهرداری بگیر تا بانک ها و ...
مشکل کجاست؟ کی و کجا این مشکلات حل خواهند شد؟!!
- چه کسی مقصره؟ کدوم نظارت و کنترل و بازرسی وجود داره؟ آیا خود ناظران و بازرس ها سالم هستن؟
- بالاخره کی این مساله حل میشه که در سازمانها و ادارات دولتی و حتی گاها خصوصی، شایسته سالاری در اولویت قرار بگیره؟!!
- مگر همه این قسمت ها و همه ی این کارمندان و رئیسها جزئی از مردم نیستند؟
- چرا مردم ما در مواجهه با این مشکلات و معضلات بی تفاوت هستن؟ چه کسی بالاخره باید مطالبه کنه که به این فسادها رسیدگی بشه؟
به نظرشما این مشکلات کمه یا زیاد؟!!
- تا حالا چندبار برای گرفتن وام، مجوز کسب و کار، مجوز ساخت و ساز، کارهای مختلفی اداری و دولتی مجبور به رشوه دادن، کار خلاف و بدون مجوز شدید؟ چند بار از بند پ استفاده کردید؟
- چندبار با مسئولان باوجدان و قانونمند مواجهه داشتید، کارتون بدون مشکلات اینچنینی حل شده و پیش رفته؟ بدون رشوه و بند پ و...؟
- فساد اداری و مکتب امام علی(ع)
- سیره امام علی(ع) در مبارزه با فساد اداری
پ.ن: در هرجای دیگه این دوتا رو به هم ربط بدیم، کتک میخوریم. ولی اینجاکه دیگه وب خودمونه خیالمون راحته، حداکثرش کتک مجازیه... :دی
عکس و متن اصلی (اگر منبعی در رد متنسب بودن این گفتار به انیشتین دیدین حتما اطلاع بدین)
بخش هایی از این نامه:
جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشهی خشونتزا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.
اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزهجو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟
با کمال تأسّف باید بگویم که گروههای فرومایهای مثل داعش، زاییدهی اینگونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیدهها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالیکه تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیلهی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابهی کشتن همهی بشریّت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟
از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شدهاند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافتهاند، جذب این نوع گروهها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آنقدر افراطی شوند که هموطنان خود را گلولهباران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیهی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگیهای پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابریها و احیاناً تبعیضهای قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقدههایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.
اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانهای است که گسستهای موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتابزده که جامعهی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیونها انسان فعّال و مسئولیّتپذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلیشان محروم سازد و از صحنهی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصلهها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد.