همه از بی تقواییه...
اگه یک ذره تقوا در دل و تفکرشون بود و
اگه حتی به این فکر بکنن که حتی یک درصد، حتی نیم درصد این کارشون و بی حجابی و جلوه گری و نمایششون تاثیر اجتماعی و خانوادگی میتونه داشته باشه...
به این فکر بکنن که این ترویج بی حجابی و جلوه گری و نمایشهای جنسی چه تاثیرات مخربی در جامعه و جوانها و خانواده ها میتونه داشته باشه...
باید قدری تامل کنن و قدری خودشون و احساساتشون رو کنترل کنن...
همونهایی که شاید حتی در مواردی مثل حقوق حیوانات، آنچنان رعایتها میکنن و آنچنان شعارها میدن...
ولی وقتی کار به حقوق جامعه و خانواده ها میرسه هیچ ترسی ندارن از عواقب کارهاشون(حتی اگر فرض کنیم که این بی حجابی و جلوه گری فقط یک نفر یا خانواده را درگیر کند)...
ولی حیف که تسلیم هوا و هوسهای زودگذر میشن و حتی آثار دنیایی اون رو درنظر نمیگیرن...این رو در نظر نمیگیرن که لازمه یک جامعه بدون حجاب و عفت چه چیزهاییه و انگار نمود عینی و تجربه شده اش رو در غرب نمی بینن...که جامعه و خانواده هاشون به چه سمتی رفتن! از روابط نامشروع و بدون محدودیت گرفته تا ابزار جنسی و نمایشی شدن خانمها در تبلیغات و صنعت کثیف مستهجنی که همه رسانه های ماهواره ای و اینترنتی رو فرا گرفته...در کنار اینها یک موضوع عجیب تر اینکه با این مثلا انقلاب جنسی و مثلا طبیعی جلوه دادن زیبایی های جنسیتی زنان به مردان، باعث شدن که روابط و امیال طبیعی انسانی که باعث جذب دو جنس مخالف و نهایتا ازدواج و تشکیل خانواده میشد، حالا مثلا برای مردها و زنها طبیعی شده و در عوض از این عادت رد شدن و به سمت امیالی حیوانی و کثیفی مثل همجنس گرایی و همجنس بازی و لواط و حتی زندگی با حیوانات کشیده شده...آمار تجاوزات در محیط های عمومی و کاری و جامعه اشون، فاحشه خانه ها و صنعت پورنشون...آمار فرزندان نامشروع و روابط بی بندوبار زنها و مردان متاهل...همه و همه ریشه در این داره که اونها سعی کردن به این آزادی جنسی برسن و نهایتا به اینجا رسیدن... این طبیعی کردنها آخرش کجاست؟ آخرش بیدار کردن و ترویج امیال حیوانی و غیرانسانی و غیرطبیعی مثل لواط برای ارضای هوا و هوسها نیست...؟ هوا و هوسی که آخر و انتها نداره، تا کجا این برهنگی ها باید برود، بعد از روسری نوبت چیست؟ آیا برابری حقوق زنان با مردان فقط در نمایش زیبایی ها و داشته های جنسیتی اونها خلاصه میشه؟ آیا زنها تفکر و اندیشه آزاد و مستقل از جنسیتشون نمیتونن داشته باشن؟ آیا نمیتونن بدون نمایش جلوه های زیبایی زنانه اشون در جامعه و اجتماع حقوق برابر داشته باشند؟ یا حتما باید از این داشته های جنسیتی در سطح کوچه و خیابان و جامعه هم استفاده کنند، به جای خانه و خانواده و مسیر انسانی...
در ادامه بخشی از کتاب مساله حجاب استاد شهید مطهری رو بخونیم:
«حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه؟ خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند . درست است که صورت ظاهر مسأله اینست که زن چه بکند ؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان میشود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانهای طرح میشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهرهکشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفعتر است . به قول ویل دورانت :
" دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است " . پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است...»
تفکر از جامعه رفته است و فقط اطلاعات متراکم وجود دارد. امروز در متن تهران یک جوان 20 ساله میبینم، ساده و خنگ. یک ذره زبلی در جوانان ما نیست. چون فکر نکردند زیرکی ندارند. این زیرکی محصول تفکر است. نسل امروز به دو دلیل احمق است تراکم اطلاعات، رفاه بیش از حد، جوانها سوسول شدند، رفاه، سوسولگرایی و تراکم اطلاعات مجال فکر کردن را گرفته و به راحتی میتوان سر جوانان امروزی کلاه گذاشت.
